جمهوری اسلامی برای حفظ حرمت اتباع افغانستانی چه می‌کند؟.

جمهوری اسلامی برای حفظ حرمت اتباع افغانستانی چه می‌کند؟

فیروزه رمضان‌زاده – با انتشار خبر مرگ لطیفه رحمانی، دختر۱۲ ساله افغانستانی در بیمارستان نمازی شیراز به ‌دلیل ممنوع بودن پیوند اندام شهروندان ایرانی به اتباع خارجی بار دیگر، روایت تلخ محرومیت مهاجران خارجی، به ‌ویژه نزدیک به سه میلیون تبعه افغانستانی مقیم ایران از بسیاری از حقوق اولیه انسانی برسر زبان ها افتاد، از ممنوع شدن اقامت شان در شماری از شهرهای ایران تا محرومیت از حق کسب و کار به دلیل نداشتن کارت اقامت قانونی و بسیاری از تبعیض‌ها و تحقیرها در محیط های کار و مراکز آموزشی. البته وزیر بهداشت این موضوع را که مرگ دخترک افغان به قانون ممنوعیت پیوند اندام ارتباط داشته رد کرد ولی همزمان از همین قانون که در دولت حسن روحانی به تصویب رسید برای حفظ «حرمت ایرانیان» دفاع کرد.
لطیفه رحمانی دخترک افغانستانی
مقامات وزارت بهداشت و مسوولان بیمارستان: مرگ لطیفه بر اثر پیشرفت بیماری بوده و نه ممنوعیت پیوند اندام
البته بنا به ادعای مسوولان بیمارستان نمازی شیراز نیز به دلیل سرعت سیر بیماری کبد در لطیفه رحمانی، امکان پیوند فراهم نبوده اما در هر صورت او هیچ شانسی هم برای انجام عمل پیوند نداشته است چون بنا بر اظهارات پدر این دختر، او افغانستانی بوده، مدرکی نداشته، هزینه بیمارستان را نداشته بیمارستان هم تخت کافی نداشته است.
با این وجود، مقامات ایران ادعا می کنند که خدمات‌ بهداشتی به صورت رایگان به اتباع خارجی ارائه می‌شود. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با توضیح این نکته نوشته است: «سالانه حدود ۱۰ میلیارد تومان برای خدمات بهداشتی مهاجران و پناهندگان هزینه می‌شود و بنا بر اعلام وزارت بهداشت، این وزارتخانه حدود چهار برابر آنچه کمیساریای عالی پناهندگان برای ارائه خدمات بهداشتی در اختیار قرار داده‌ است، برای کنترل وضعیت بهداشتی اتباع خارجی هزینه می‌کند.»
مهاجران افغانستان در ایران
اما مرگ لطیفه، دختر افغانستانی در بیمارستان نمازی شیراز، بخشنامه پیوند «هموطن به هموطن» را پس از سال ها دوباره در رسانه‌ها مطرح کرد. بر اساس این بخشنامه که از سوی وزارت بهداشت در سال ۱۳۷۸صادر شده، پیوند اندام شهروندان ایرانی به اتباع خارجی ممنوع اعلام شده است. این بخشنامه به گفته‌ی سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت، یک سال و نیم پیش توسط شورای عالی پیوند به قانون تبدیل شد. وی پس از حاشیه‌های مرگ دختر افغانستانی در بیمارستان نمازی شیراز، از این قانون دفاع کرد و آن را برای «حفظ حرمت ایرانی‌ها» لازم دانست.
مهاجران افغانستان در ایران
در این میان، اتباع افغانستانی ساکن ایران برای دریافت عضو اجازه دارند فقط به دنبال اتباع افغانستانی یا افغانستانی‌های دچار مرگ مغزی شده باشند.

وزارت بهداشت در این زمینه می‌گوید: «در صورتی که پیوند عضو اتباع افغانستانی ضروری و لازم تشخیص داده شود آنها می‌توانند از دهنده عضو هموطن خود کمک بگیرند و این کار با نظارت وزارت بهداشت و دانشگاه‌های علوم پزشکی در موارد خاص و بیماری‌های حاد به صورت استثنایی صورت می‌گیرد».
اما درحالی اتباع افغانستانی ساکن ایران برای انجام عمل پیوند عضو زیرپوشش بیمه‌های دولتی نیستند، از شهریورماه جاری وزارت بهداشت هزینه جراحی پیوندهای بیماران ایرانی را رایگان اعلام کرد. از سوی دیگر این وزارتخانه ادعا کرده است که «برای تامین هزینه‌های اتباع کشور افغانستان با بحران بزرگی مواجه است».
دکتر محمدرضا نیاز
دکتر محمدرضا نیاز: باید قوانین مربوط به پیوند عضو را به سطح بین‌المللی برسانیم
دکتر محمدرضا نیاز، پزشک مشاور ساکن ایران در این زمینه به کیهان لندن می گوید: «مسائل اخیر در ایران مرا به عنوان یک پزشک شگفت‌زده کرده، نمی‌دانم چه بگویم، همه ما پزشکان در سوگندنامه بقراط قسم خورده‌ایم که به انسان نیازمند کمک کنیم، در این سوگندنامه صحبت از «حرمت ایرانی» یا خارجی نیست، من یادم نمی آید چنین سوگندی خورده باشم، هیچ جایی هم مطالعه نکرده‌ام که در یک کشوری قانونا ًبه یک خارجی عضو اهدا نمی‌شود، اما آیا بعداً باید شاهد باشیم که اهدای عضو مثلاً به یک هندی، حرمت ایرانی را خدشه‌دار می کند؟!»
وی با بیان این نکته که مساله مرزبندی‌های غیرانسانی بین جوامع مختلف و انسان‌ها باید برداشته شود تاکید می کند: «در اسلام به ما گفته‌اند رنگ پوست و نژاد مهم نیست، مساله اعتقاد به خدا است، محبوب‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست اما این موضوع را نقض می‌کنیم و عنوان می‌کنیم ایرانی خوب است، افغان بد است، و این تبعیض نژادی است. آن بیمارستانی که این کار را انجام نداد انسانیت را درک نکرد، وزیری که بدون اندیشه بیاید و حرمت  ایرانی را مطرح کند، انسانیت را زیر سوال برده است. متاسفانه با داخل شدن مسائل سیاسی، اخلاقی، مذهبی، رسوم و باورها، اهدای عضو با موانعی برخورد کرده است».
به گفته این پزشک، مسایل سیاسی می‌تواند امر اهدا را مشکل یا آسان کند وقتی بر اساس سیاست‌های مختلف، قانونی تصویب می‌شود که پزشکان می‌توانند بدون رضایت بستگان متوفی اعضای او را به یک نیازمند پیوند بزنند طبیعتا صف گیرندگان کوتاه‌تر خواهد بود. اگر اقوام متوفی در قبال برداشتن یکی از ارگان‌های فوت شده پولی هم دریافت کنند، البته پولی کاملا قانونی، صف گیرندگان باز هم کوتاه‌تر خواهد شد. بنابراین می بینیم بسته به آن که چه سیاست‌گذاری هایی انجام شده باشد نوع و دریافت هم تغییر می کند. جالب است بدانیم ایران دارای رکورد در این زمینه است اما در سال ۱۳۶۷ سیاست اهدای کلیه را عوض کرد و در عرض ۱۱ سال دیگر کسی در صف دریافت کلیه نبود».
دکتر نیاز توضیح می دهد: «در حالی که بسیارى از کشورهاى جهان به نحوى مسئله برداشت عضو از مردگان مغزى و پیوند به بیماران نیازمند را حل کرده‌اند، در کشور ما نیز باید تصمیم‌گیرى‌ها لازم در این زمینه گرفته شود. در این رابطه اسپانیا در صدر کشورهای جهان است اگرچه با بهترین سیاست‌گذاری ها توانسته در دنیا کوتاه‌ترین صف دریافت ارگان را از آن خود کند اما هنوز ۱۰ درصد این افراد بدون دریافت ارگان، محکوم به مرگ می‌شوند. در اسپانیا همه افراد خود به خود اهداکننده به شمار می‌روند مگر این که فردی با نامه و امضای رسمی گفته باشد که حاضر به اهدای عضو نیست. در اتریش ۲۵ نفر از هر یک میلیون نفر اهداکننده هستند. در فرانسه ۲۳ نفر در هر یک میلیون نفر، در ایالات متحده هم زندانیان می‌توانند هم اهداکننده باشند و هم دریافت کننده چرا که براساس قانون تصویب شده در سال ۱۹۷۶سلامت از حقوق اساسی یک انسان است و صرفاً به خاطر این که یک نفر مجرم است نمی‌توان او را از حق سلامت محروم کرد».
هرچند عزیز کاظمی، مدیرکل وقت امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور ایران در سال ۱۳۹۲وعده داده بود که وضعیت زندگی مهاجران افغان در ایران بهبود پیدا می‌کند اما پس از گذشت دو سال، دروضعیت اتباع افغانستانی ساکن ایران تغییر چندانی ایجاد نشد تا این که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد که «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که به صورت غیرقانونی و بی‌مدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبت‌نام شوند». اما دانش‌آموزان اتباع افغانستانی همچنان در مدارس ایران از سوی کادرهای آموزشی با تبعیض‌ها و تحقیرهای بسیاری روبرو هستند.
در پایان، این پرسش را باید مطرح کرد که در این سال‌ها مسوولان جمهوری اسلامی برای حفظ حرمت و کرامت اتباع خارجی به‌ ویژه افغانستانی‌های ساکن ایران چه کرده‌اند؟ آیا با به نمایش گذاشتن شماری از اتباع خارجی بازداشت شده در داخل ققس با چشم‌ها و دست‌های بسته و خطاب قرار دادن آنها با عنوان «اتباع بیگانه»‌ حرمت و کرامت انسانی آنها مخدوش نشد؟ آیا با نصب پلاکاردهایی با عنوان ورود «ورود اتباع افغان به استخرها،  پارک‌ها و اماکن عمومی ممنوع است» یا ممنوعیت به کارگیری کارگران افغانستانی در ۱۶ استان ایران، ممنوع بودن اشتغال زنان افغان در ایران و ایجاد محدودیت‌های  بسیار برای اقامت، کار و تحصیل، بی حرمتی به پناهجویان افغانستانی نیست؟ مهاجران افغانستانی ساکن ایران از این دست تبعیض‌ها و تحقیرها کم ندیده‌اند، مهاجرانی که پس از گذشت سال‌ها زندگی مشقت‌بار در ایران هنوز به آنها به چشم آواره و بیگانه نگاه می‌شود.
شرایط تبعیض‌آمیز و وضعیت غیرانسانی مهاجران افغانستانی در ایران نشان‌دهنده تخطی کامل حکومت ایران از تعهداتش به کنوانسیون‌ها بین‌المللی است

جمهوری اسلامی برای حفظ حرمت اتباع افغانستانی چه می‌کند؟ | ...

kayhan.london

هیچ نظری موجود نیست: